.

۶ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است



بسم الله الرحمن الرحیم

 این 
سوره تعلیم استعاذه(پناه بردن) به رب الناس از شر وسوسه است کمال هر چیزی را رب می گویند و ناس مخاطب عام است .وقتی شری سراغ انسان می آید انسان چون توانایی دفع آن را ندارد به دنبال آن است که به کسی پناهنده شود یا ربی که مربی او باشد یا کسی که دارای قوتی کافی باشد یا الهی که معبود واقعی او باشد که   
در این سوره 3 پناهگاه را در 3 آیه آورده چون هر کدامشان یک پناهگاه مستقل هستند که عبارتند از رب الناس(پناه دسته جمعی)،ملک الناس(تسلط همه جانبه خدا بر انسان) واله الناس(معبود حقیقی برای انسان)
وسوسه یک حس درونی و صدای مخفی درونی است که وسوسه بددلی می آورد و شک تردید حاصل وسوسه است.
مهمترین کار برای مبارزه با شیاطین انجام عمل خیر بدون فوت وقت و تاخیر است و محاسبه و برنامه ریزی برای انجام کار خیر بسیار مهم است .
خناس در زندگی آدم نقش سرعتگیر را دارد.
تا وقتی که انسان به یاد خدا باشد شیطان پنهان می شود اما وقتی از یاد خدا غافل شود شیطان جلو می آید و او را وسوسه می کند.
صدر به معنای سینه که محل وسوسه شیطان است
درباره ی آیه ی آخر که می فرماید من الجنته و الناس آمده است که بعضی مردم از شدت انحراف خود شیطانی شده اند و در زمره ی شیاطین قرار گرفته اند.
 نکته طهارتی کلی این سوره ایمان به غیب است.
        والحمد لله رب العالمین ..
مهدی عبدی زاده

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۵۵
مصطفی ابراهیمی

بسم رب الشهداء والصدیقین

خناس به معنی جلو گیرنده در زندگی هر انسانی وجود دارد و این بستگی به خود شخص دارد که از این خناس چگونه استفاده کند

حتما تا به حال کلمه قضا بلا را شنیده اید قضابلا چیزیست که انسان را در برابر یک خطر جدی با یک ایست روبه رو می کند 

آیا قضابلا یک نوع خناس است؟

منتظر جواب هستم


امیرحسین سرایی


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۳۸
مصطفی ابراهیمی

بنام خدا

بگو پناه می‏برم به پروردگار مردم (1).

فرمانروای مردم (2).

معبود مردم (3).

از شر وسوسه گر نهانی (4).

که در دل مردم وسوسه می‏کند (5).

چه آنها که از جنس جن هستند و چه آنها که از جنس انسانند (6).


این سوره نیز مانند سوره ی فلق پناه گاهی برای رسول خدا و مردم معرفی کرده که عبارت اند از

رب الناس .ملک الناس.اله الناس

رب الناس :این عبارت بیان کننده ی توحید در ربوبیت است که به معنای خالقی است که همه ی کار ها بدست اوست یعنی همه چیز که ما میبینیم پشت ان خداست بنابر ایه ی 26 سوره ی کهف هرچه ما زراعت میکنیم  برای خداست زیرا اوست که تدبیر کرده ودرخت میوه میدهد و ما هیچ حقی نداریم چون باز هم خود خداست که مارا افریده و به ما قدرت فکر کردن و استفاده از ان را داده است پس برای پناه بردن باید به ربی پناه ببریم که در پشت همه چیز اوست

ملک الناس:توحید در مالکیت را بیان میکند وبه معنای ان است که همه کاینات برای اوست و شریکی ندارد و اگر هرکسی چیزی خرید مال او است ولی مالک اصلی ان خداست وانسان فقط در طول ان قرار دارد پس باید به ربی پناه برد که همه چیز مال اوست

اله الناس:همان معبود است که توحید عبادی است یعنی تنها معبود انسان ها خداست  و لازمه ی ان اطاعت است


وسواس الخناس

به دو مورد وسواس و خناس تقسیم میشود

وسواس:صدایی مخفی در درون ادمی که انسان را وسوسه میکند ومیتوان گفت شری فراگیر است و  برای رهایی از ان باید کار خیر انجام داد بدون فوت وقت

خناس:یک سرعت گیر است برا ی انسان که باعث تاخیر در کار خیر میشود و نشانه ای از وسوسه است  میتواند این وسوه را هرکسی انجام دهد

الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنته و الناس

صدور :در مقابل ورود است است ومیتوان این را فهمید که محل وسوسه ی شیطان است در لحظه ی انجام عمل و باز هم میتواند یک سرعت گیر باشد که میتواند از خود مردم باشد و از خود جن یا شیطان که میتواند مخفی باشد ویا اشکار

محمد علی پیرنیا

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۰۸
مصطفی ابراهیمی

بسم الله الرحمن الرحیم

فلق یعنی آن لحظه ای که نور، ظلمت را می شکافد و رب الفلق پناهگاهی است برای انسان که خداوند با وصف رب الفلق به عنوان پناهگاه معرفی شده است.
معنی لغوی فلق سپیده دم است و در واقع فلق لحظه ی تغییر است مثلا آدم بی سوادی که وقتی در 7 سالگی به مدرسه می رود و با سواد می شود.
مخلوقات خداوند خوب اند اما به واسطه اعمال بدشون بد میشن مثل شیطان.
شر اول در این سوره مخلوقات اند و ممکن است هر مخلوقی دارای شری باشد و انسان باید از آن شرها به خدا پناه ببرد و یکی از روش ها در سیره پیامبر که برای تبعیت لازم است پناه بردن از شرور است.
دومین شر تاریکی و ظلمت است و کلمه ی وقب به معنی داخل شدن و مسلط شدن به زندگی است مثل غیبت که به زندگی آدم مسلط می شود و گاهی آدم هر جا می نشیند غیبت می کند.
سومین شر نفاثات است که به معنی دمندگان در گره ها است و مقصود کسانی هستند که به اصطلاح چوب لا چرخ دیگران می کنند و عقد به معنی گره ها و مشکلات اساسی است.
و نهایتا در آیه آخر به آدم حسود اشاره شده است که کسانی که حسادت می کنند لذت نمی برند و به آرامش نمی رسند و اراده برای از بین رفتن نعمتی از مصادیق حسد است.
نکته طهارتی این سوره هم ایمان به غیب است.
شهید شاهرخ ضرغام .. قبل از انقلاب این شهید دوستان خوبی نداشت و به کارهایش توجه نداشت اما ناگاه فلق خوب را در وجودش احساس کرد و عاشق امام خمینی(ره) شد و به مشهد رفت و پیش امام رضا(ع) توبه واقعی کرد و واقعا عوض شد و در جنگ به مقام شهادت رسید و حر انقلاب اسلامی نام گرفت.
                               یاعلی مدد     
   مهدی عبدی زاده          

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۱۸
مصطفی ابراهیمی

بسم رب الشهدا                                                               

ازثمرات انقلاب اسلامی تربیت افرادی بود که از اخرین درجات جهنم به سوی بالا ترین طبقات بهشت خدا سفرکردند یکی از ان ها معروف بود به بهروز . او از خیلی لات های الان لات تر بود به قول رفقاش کله اش خراب بود. چهار راه حسن اباد قائم شهر رو می بست و خلاصه خیلی ها از اسم او می ترسیدن. ولی یک دفعه همه چیز عوض شد . لات خیابون قائم شهر  

چاقو کش  و اون که همه از اسمش حساب می بردند شد فرمانده ی گردان شهدا در لشگر 25کربلا بهروز شیر سوار خیابان تهران شد سردارحاج جعفر شیر سوار  می شه عزیز می شه محبوب می شه الگوی رزمنده های لشکر می شه کسی که حاج مرتضی قربانی (فرمانده لشکر) در موردش می گفت :شیرسوار در عملیات ازاد سازی مهران یک تنه با نیروهاش ارتفاعات قلاویزان رو ازاد کرد . می شه شهیدی که اوینی سید شهیدان اهل قلم می یاد و براش فیلم درست می کنه این مرد بزرگ این فرمانده ی محبوب وقتی دید عراقی ها پادگان هفت تپه را بمباران کردن سریع نیرو ها رو به داخل سنگر ها هدایت کرد یک دفعه احساس کرد بمبی در نزدیکی ان ها در حال فرود است در کنار او دو بسیجی نوجوان ایستاده بودند و در رو به رو چاله ای کوچک قرار داشتند حاجی به سرعت  دو بسیجی رو گرفت داخل چاله انداخت و خودش بعد از ان ها داخل چاله دراز کشید اما بخشی از بدنش خارج از گودال بود و خلاصه ترکش های بمب او رو به دوستان شهیدش ملحق کرد  

 وچه فلق بزرگی بود انقلاب و جنگ برای جوانان ان دهه

احسان پیش بین



۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۱۵
مصطفی ابراهیمی
بسم رب الشهدا والصدیقین

فلق در لغت به معنای سپیده دم است. ولی معنای حقیقی آن شکاف یا جدایی بین دو حالت است مثل شب و روز
خداوند در سوره مخاطب خودش را پیامبرخود قرار می دهد که دیگران به قول خودمون حساب کار دستشون بیاد

درک معنای سوره

قل اعوذ: بگو پناه می برم
در اینجا فعل امر (قل) به کار رفته است و قل به معنای (حرکت) است
پیامبر باید از چیزی پناه ببرد

برب الفلق: به پروردگار فلق
پیامبر باید از چیزی به پروردگار فلق پناه ببرد
(اگر انسان فلق و نشانه هایش را ببیند و از آن به خداوند پناه نبرد در آن می ماند و گرفتار شرور می شود)ا

من شر ما خلق: از شر آنچه خلق کرده است
آنچه مخلوق خداست می تواند برای انسان مایه شر شود و این در فلق ماندن است که مخلوق شر می شود

و من شر غاسق اذا وقب: و از شر تاریکی هنگامی که گسترده می شود
غاسق در لغت به معنای ظلمات و تاریکی است
تاریکی فی نفسه شر است
غسق اولین از ظلمت شب است و فلق در اینجا جدایی شب از روز است
و کسی که در این فلق بماند شب را برای خود شر کرده است

و من شر نفاثات فی العقد: و از شر دمندگان در گره ها
و همچنان کسی که در فلق بماند بر گره ها می افزاید

و من شر حاسد اذا حسد: از شر حسد کننده هنگامی که حسد ورزد
حسد زمانی شر می شود که در رابطه بین افراد مشکلی پدید آید. این لحظه همان فلق است واگردرآن بماند و به رب الفلق پناه نبرد در غاسق می ماند و نفاثات فی العقد می شود

امیرحسین سرایی
 
۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۴۰
مصطفی ابراهیمی