گمنام ترین شهید...

مهمان ضیافت خطر، هیچ نداشت
آن گاه که می رفت سفر، هیچ نداشت
گمنام ترین شهید را آوردند
جز پاره ای ازعشق ، دگرهیچ نداشت...

نتیجه آدم فروشی زمین...

بسم رب الشهداء والصدیقین

آنچه زمین به دستور خداوند انجام میدهد :

1. اذا زلزلت الارض زلزالها

2. و اخرجت الارض اثقالها

3. یومئذ تحدث اخبارها

چرا؟

بان ربک احی لها

واکنش انسان :

1. وقال الانسان ما لها (این آیه نشانه اضطراب انسان در آن لحظه است)

2. یومئذ یصدر الناس اشتاتا لیرو اعمالهم (این آیه اشاره ای به پراکنده بودن انسان ها در لحظه دیدن اعمال)

نتیجه :

1. فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره

2. فمن یعمل مثقال ذرة شرا یره

یک سوال :

چرا در دو آیه آخر اول خیر میاد بعد شر؟

امیرحسین سرایی

خیرا یره

این سوره به سه بخش تقسیم میشود:

1-نشانه ی وقوع قیامت

2-شهادت زمین در پی اعمالی که انجام داده است

3-تقسیم مردم به دو گروه نیکوکار و بد کار و رسیدن هر کس به نتیجه ی عمل خود که تحلیل سومی را انجام میدهم

 

معنای کلمه ی مثقال:
به معنای سنگینی یا هروسیله ای که با ان وزن را میسنجند

 

معنای کلمه ی ذره:
به معنای دانه های ریز غبار یا مورچه میباشد

 

موضوع دو آیه ی آخر:
موضوع جزای اعمال است و میگوید که هیچ عملی چه کوچک وچه بزرگ باشد حتی به اندازه ی ذره ای غبار یا مورچه باشد مورد حساب واقع میشود و او ان ها را میبیند

 

تحلیل دو آیه ی آخر:

هر دو آیه آخر ،  آیه ای ترسناک است چون به حسابرسی دقیق اشاره دارد لذا در تفسیر امده که این سوره زمانی نازل شد که یاران پیامبر نسبت به انفاق اموال کم اعتنا بودند و همچنین نسبت به گناهان کوچک

محمد علی پیرنیا

چشم خود را باز کنید ...

چشم ها ی خود را باز کنید . ثانیه ها شتابان میگذرد ...

تا به حال صفحه ی اول شناسنامه ی خود را دیده اید ؟

یکی از موارد ذکر شده تاریخ تولد است که معلوم است . بعد چند صفحه ورق بزنید بالای صفحه نوشته شده است : وفات

ایا شما در انجا تاریخی میبینید ؟ ایا شما میتوانید حدس بزنید که کی این صفحه پر میشود ؟

پس ؛

روزی میرسد که اعضا و جوارح بدن ما بر علیه ما شهادت میدهند چون خدا به ان ها دستور داده است ... ،
و روزی میرسد که اعضای گروهی مثل خانواده پراکنده میشوند به حالتی که مادر از فرزند خود فرار میکند.هر انسان خوب یا بد اعمال خوب یا بد خود را میبیند و یک لحظه بدی وشر یک عمر خوبی وخیر را به باد میدهد

پس هر کس به اندازه ای خوبی انجام دهد ان را میبیند

وهر کس به اندازه ای شر انجام دهد ان را میبیند                                                          

التماس دعا

مقدمه ی تدبر در قران این است که بتوانیم قران را بخوانیم و حفظ کنیم

                                                                                         امام خامنه ای

احسان پیش بین

سوره همزه

به نام خدا

وای بر هرکسی که عیبجویی کرده .طعنه میزندا1

ان کسی که مال را گرد میاورد و میشمارد 2

میپندارد که مالش اورا جاودانه میکند3

نه هرگز این چننین نیست قطعا در اتش شکننده افتاده میشود 4

وتو چه میدانی اتش شکننده چیست 5

اتش خداست که شعله ور است 6

همان اتشی که قلب هارا میسوزاند 7

همانا این اتش در بر گیرنده است 8

ودر ستوت ها کشیده شده9

ابتدا به چند نکته میپردازیم

1:رفتار های ادم های خود خواه که فکر میکنند خیلی خوب هستند که برای ایه اول است

2:جاودانه نگه داشتن ان ها با مالی که دارند و فکر به فخار بودن خود که برا ی ایه ی دوم وسوم است

3:عاقبت کار خویش که از فخاری میاید که برا ی ایه ی چهارم تا نهم است

حال باکلماتی اشنا میشویم

حطمه

این کلمه در معنی یعنی خورد وشکننده که میتوان به  عوض کردن یا دگرگون شدن شکل جنسی اشاره کرد 

خداوند به علت ان در کلام خود این را اورده است چون کسی که به کسی طعنه میزند و به سخره میگیرد ان شخص را خورد میکند و خداوند برای کسی که طعنه زده عذاب اتش شکننده را بیان میکند تا او هم شکسته بشود و این میتواند عدالت خداوند را هم نشان دهد و میتوان گفت که کسی همز ولمز میکند در واقع خود را میشکند

ممددت
یعنی ستون های کشیده عبارتی که میتوان در اورد این است که اگر کسی به مال خود فخر بفروشد وان را مایه ی جاودانگی بداند و بشمارد در ستون های کشیده شده به اتش کشیده میشود به اندازه ی همان فخری که کرده است وهرچه بیشتر ستون هم بلند تر

جمع بندی ونکات عمومی

این سوره باهشدار شروع شده است وبه همز ولمز کننده میگوید چه سر انجامی دارد و میگوید همز ولمز کننده چه خصوصیاتی دارد که میتوان گفت:طعنه میزند -  مالش رامیشمارد و فکر میکند او را  جاودانه میکند

وخداوند عذابی را که برای او در نظر گرفته است را شرح میدهد

وعرض اخر ان که کسی  که همز و لمز میکند خودش را خورد کرده است

محمد علی پیرنیا

سوره ی نصر

بسم الله الرحمن الرحیم

زندگی انسان با تغییراتی همراه است که هر کدام از این تغییرات برای او یک درس است و از هر اتفاقی می تواند به حقایقی دست یابد.
نصر و فتح دو عنایت ویژه خداوند است که لازمه ی نصر و فتح تسبیح و استغفار است و معلم تسبیح و استغفار هم امام و پیامبر خداست.
نصر به معنی یاری و مقدمه ای برای فتح است و در واقع فتح با نصر صورت می گیرد و می توان گفت که تسبیح و استغفار از ارکان دینداری است و تسبیح به معنای منزه داشتن خداوند از هر گونه نقص است و استغفار هم به معنی محو اثر، پوشاندن و آمرزش است و
توبه پذیر بودن خداوند دلیلی است براستغفار
نشانه برخورداری فرد و جامعه از نصر الهی و فتح توفیقی است که در تسبیح و حمد و استغفار می یابد.
مصادیق استغفار
دوری از گناهان،تلاش برای جبران بدی ها، برنامه ریزی برای رسیدن به خدا و..
مصادیق تسبیح
منزه دانستن خداوند از هر عیب و نقصی، پی بردن به نعمت های الهی، احسان به دیگران و...
 صلوات
    مهدی عبدی زاده
                                                                                                           

 

سوره مبارکه نصر

بسم ربّ الحسین (ع)ا

این سوره سه عنصر زیبا دیدن رو به ما معرفی می کند

رای: با نگاه کردن درک کردن

سبح: برای خوب دیدن مانع ها رو برداشتن

استغفر: محو اثر یا پوشاندن زشتی ها

پس برای این که زیبایی های خدا رو درک کنیم باید زشتی هامون رو از بین ببریم و بعد برای خوب دیدن چشم هامون رو پاک کنیم که فقط زیبایی های خدا رو ببینیم و بعد با نگاه کردن به زیبایی های خدا آن ها را درک کنیم

اگر می خواییم اسلام ناب محمّدی (ص) را درک کنیم و باید فکرهای غلط و پلید رو از ذهنمون پاک کنیم

پس اگه کسی زیبابین شد یاری خدا شامل حالش شده و اگر یاری خدا شامل حالش شد مشکلاتش حل می شود

احسان پیش بین

نصر

بسم رب الشهداء والصدیقین

درسوره نصر خداوند ناصر بودن خویش را نشان می دهد (نصرالله) و همچنین میگوید هر کس با نصر خداوند روبه رو شود به پیروزی میرسد (نصرالله و الفتح)ا

مثال: فرض کنید در فتنه سال 88 خداوند سربازانش را یاری نمی داد آیا به فتح میرسیدیم؟

تا به حال شده است منظره پشت شیشه را کثیف ببینید. این به این دلیل نیست که طبیعت کثیف است این شیشه است که نیاز به شست و شو دارد

دل ماهم بعضی از وقت ها نیاز به شست و شو دارد و این ماده تمیز کننده استغفار است که در برابر خداوند توبه پذیر انجام می دهد (و استغفره انّه کان توّابا)ا

و اما جمله پایانی

دل آدمام مثل شیشست گاهی کثیف میشه

شیشه رو میتونی همینجوریم تمیز کنی ولی دلتو چی؟

دل تو بدون دلپاک کن پاک نمی شه

گاهی باید غرورتو بشکنی

پیش کسی که غرور شکسته هارو می خواد

امیرحسین سرایی

سوره مبارکه ناس

بسم الله الرحمن الرحیم

 این سوره تعلیم استعاذه(پناه بردن) به رب الناس از شر وسوسه است کمال هر چیزی را رب می گویند و ناس مخاطب عام است .وقتی شری سراغ انسان می آید انسان چون توانایی دفع آن را ندارد به دنبال آن است که به کسی پناهنده شود یا ربی که مربی او باشد یا کسی که دارای قوتی کافی باشد یا الهی که معبود واقعی او باشد که   
در این سوره 3 پناهگاه را در 3 آیه آورده چون هر کدامشان یک پناهگاه مستقل هستند که عبارتند از رب الناس(پناه دسته جمعی)،ملک الناس(تسلط همه جانبه خدا بر انسان) واله الناس(معبود حقیقی برای انسان)
وسوسه یک حس درونی و صدای مخفی درونی است که وسوسه بددلی می آورد و شک تردید حاصل وسوسه است.
مهمترین کار برای مبارزه با شیاطین انجام عمل خیر بدون فوت وقت و تاخیر است و محاسبه و برنامه ریزی برای انجام کار خیر بسیار مهم است .
خناس در زندگی آدم نقش سرعتگیر را دارد.
تا وقتی که انسان به یاد خدا باشد شیطان پنهان می شود اما وقتی از یاد خدا غافل شود شیطان جلو می آید و او را وسوسه می کند.
صدر به معنای سینه که محل وسوسه شیطان است
درباره ی آیه ی آخر که می فرماید من الجنته و الناس آمده است که بعضی مردم از شدت انحراف خود شیطانی شده اند و در زمره ی شیاطین قرار گرفته اند.
 نکته طهارتی کلی این سوره ایمان به غیب است.
        والحمد لله رب العالمین ..
مهدی عبدی زاده

خناس

بسم رب الشهداء والصدیقین

خناس به معنی جلو گیرنده در زندگی هر انسانی وجود دارد و این بستگی به خود شخص دارد که از این خناس چگونه استفاده کند

حتما تا به حال کلمه قضا بلا را شنیده اید قضابلا چیزیست که انسان را در برابر یک خطر جدی با یک ایست روبه رو می کند 

آیا قضابلا یک نوع خناس است؟

منتظر جواب هستم

امیرحسین سرایی

سوره ی ناس

بنام خدا

بگو پناه می‏برم به پروردگار مردم (1).

فرمانروای مردم (2).

معبود مردم (3).

از شر وسوسه گر نهانی (4).

که در دل مردم وسوسه می‏کند (5).

چه آنها که از جنس جن هستند و چه آنها که از جنس انسانند (6).

این سوره نیز مانند سوره ی فلق پناه گاهی برای رسول خدا و مردم معرفی کرده که عبارت اند از

رب الناس .ملک الناس.اله الناس

رب الناس :این عبارت بیان کننده ی توحید در ربوبیت است که به معنای خالقی است که همه ی کار ها بدست اوست یعنی همه چیز که ما میبینیم پشت ان خداست بنابر ایه ی 26 سوره ی کهف هرچه ما زراعت میکنیم  برای خداست زیرا اوست که تدبیر کرده ودرخت میوه میدهد و ما هیچ حقی نداریم چون باز هم خود خداست که مارا افریده و به ما قدرت فکر کردن و استفاده از ان را داده است پس برای پناه بردن باید به ربی پناه ببریم که در پشت همه چیز اوست

ملک الناس:توحید در مالکیت را بیان میکند وبه معنای ان است که همه کاینات برای اوست و شریکی ندارد و اگر هرکسی چیزی خرید مال او است ولی مالک اصلی ان خداست وانسان فقط در طول ان قرار دارد پس باید به ربی پناه برد که همه چیز مال اوست

اله الناس:همان معبود است که توحید عبادی است یعنی تنها معبود انسان ها خداست  و لازمه ی ان اطاعت است

وسواس الخناس

به دو مورد وسواس و خناس تقسیم میشود

وسواس:صدایی مخفی در درون ادمی که انسان را وسوسه میکند ومیتوان گفت شری فراگیر است و  برای رهایی از ان باید کار خیر انجام داد بدون فوت وقت

خناس:یک سرعت گیر است برا ی انسان که باعث تاخیر در کار خیر میشود و نشانه ای از وسوسه است  میتواند این وسوه را هرکسی انجام دهد

الذی یوسوس فی صدور الناس من الجنته و الناس

صدور :در مقابل ورود است است ومیتوان این را فهمید که محل وسوسه ی شیطان است در لحظه ی انجام عمل و باز هم میتواند یک سرعت گیر باشد که میتواند از خود مردم باشد و از خود جن یا شیطان که میتواند مخفی باشد ویا اشکار

محمد علی پیرنیا