.

بسم الله الرحمن الرحیم

فلق یعنی آن لحظه ای که نور، ظلمت را می شکافد و رب الفلق پناهگاهی است برای انسان که خداوند با وصف رب الفلق به عنوان پناهگاه معرفی شده است.
معنی لغوی فلق سپیده دم است و در واقع فلق لحظه ی تغییر است مثلا آدم بی سوادی که وقتی در 7 سالگی به مدرسه می رود و با سواد می شود.
مخلوقات خداوند خوب اند اما به واسطه اعمال بدشون بد میشن مثل شیطان.
شر اول در این سوره مخلوقات اند و ممکن است هر مخلوقی دارای شری باشد و انسان باید از آن شرها به خدا پناه ببرد و یکی از روش ها در سیره پیامبر که برای تبعیت لازم است پناه بردن از شرور است.
دومین شر تاریکی و ظلمت است و کلمه ی وقب به معنی داخل شدن و مسلط شدن به زندگی است مثل غیبت که به زندگی آدم مسلط می شود و گاهی آدم هر جا می نشیند غیبت می کند.
سومین شر نفاثات است که به معنی دمندگان در گره ها است و مقصود کسانی هستند که به اصطلاح چوب لا چرخ دیگران می کنند و عقد به معنی گره ها و مشکلات اساسی است.
و نهایتا در آیه آخر به آدم حسود اشاره شده است که کسانی که حسادت می کنند لذت نمی برند و به آرامش نمی رسند و اراده برای از بین رفتن نعمتی از مصادیق حسد است.
نکته طهارتی این سوره هم ایمان به غیب است.
شهید شاهرخ ضرغام .. قبل از انقلاب این شهید دوستان خوبی نداشت و به کارهایش توجه نداشت اما ناگاه فلق خوب را در وجودش احساس کرد و عاشق امام خمینی(ره) شد و به مشهد رفت و پیش امام رضا(ع) توبه واقعی کرد و واقعا عوض شد و در جنگ به مقام شهادت رسید و حر انقلاب اسلامی نام گرفت.
                               یاعلی مدد     
   مهدی عبدی زاده          

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۱۸
مصطفی ابراهیمی

بسم رب الشهدا                                                               

ازثمرات انقلاب اسلامی تربیت افرادی بود که از اخرین درجات جهنم به سوی بالا ترین طبقات بهشت خدا سفرکردند یکی از ان ها معروف بود به بهروز . او از خیلی لات های الان لات تر بود به قول رفقاش کله اش خراب بود. چهار راه حسن اباد قائم شهر رو می بست و خلاصه خیلی ها از اسم او می ترسیدن. ولی یک دفعه همه چیز عوض شد . لات خیابون قائم شهر  

چاقو کش  و اون که همه از اسمش حساب می بردند شد فرمانده ی گردان شهدا در لشگر 25کربلا بهروز شیر سوار خیابان تهران شد سردارحاج جعفر شیر سوار  می شه عزیز می شه محبوب می شه الگوی رزمنده های لشکر می شه کسی که حاج مرتضی قربانی (فرمانده لشکر) در موردش می گفت :شیرسوار در عملیات ازاد سازی مهران یک تنه با نیروهاش ارتفاعات قلاویزان رو ازاد کرد . می شه شهیدی که اوینی سید شهیدان اهل قلم می یاد و براش فیلم درست می کنه این مرد بزرگ این فرمانده ی محبوب وقتی دید عراقی ها پادگان هفت تپه را بمباران کردن سریع نیرو ها رو به داخل سنگر ها هدایت کرد یک دفعه احساس کرد بمبی در نزدیکی ان ها در حال فرود است در کنار او دو بسیجی نوجوان ایستاده بودند و در رو به رو چاله ای کوچک قرار داشتند حاجی به سرعت  دو بسیجی رو گرفت داخل چاله انداخت و خودش بعد از ان ها داخل چاله دراز کشید اما بخشی از بدنش خارج از گودال بود و خلاصه ترکش های بمب او رو به دوستان شهیدش ملحق کرد  

 وچه فلق بزرگی بود انقلاب و جنگ برای جوانان ان دهه

احسان پیش بین



۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۱۵
مصطفی ابراهیمی
بسم رب الشهدا والصدیقین

فلق در لغت به معنای سپیده دم است. ولی معنای حقیقی آن شکاف یا جدایی بین دو حالت است مثل شب و روز
خداوند در سوره مخاطب خودش را پیامبرخود قرار می دهد که دیگران به قول خودمون حساب کار دستشون بیاد

درک معنای سوره

قل اعوذ: بگو پناه می برم
در اینجا فعل امر (قل) به کار رفته است و قل به معنای (حرکت) است
پیامبر باید از چیزی پناه ببرد

برب الفلق: به پروردگار فلق
پیامبر باید از چیزی به پروردگار فلق پناه ببرد
(اگر انسان فلق و نشانه هایش را ببیند و از آن به خداوند پناه نبرد در آن می ماند و گرفتار شرور می شود)ا

من شر ما خلق: از شر آنچه خلق کرده است
آنچه مخلوق خداست می تواند برای انسان مایه شر شود و این در فلق ماندن است که مخلوق شر می شود

و من شر غاسق اذا وقب: و از شر تاریکی هنگامی که گسترده می شود
غاسق در لغت به معنای ظلمات و تاریکی است
تاریکی فی نفسه شر است
غسق اولین از ظلمت شب است و فلق در اینجا جدایی شب از روز است
و کسی که در این فلق بماند شب را برای خود شر کرده است

و من شر نفاثات فی العقد: و از شر دمندگان در گره ها
و همچنان کسی که در فلق بماند بر گره ها می افزاید

و من شر حاسد اذا حسد: از شر حسد کننده هنگامی که حسد ورزد
حسد زمانی شر می شود که در رابطه بین افراد مشکلی پدید آید. این لحظه همان فلق است واگردرآن بماند و به رب الفلق پناه نبرد در غاسق می ماند و نفاثات فی العقد می شود

امیرحسین سرایی
 
۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۴۰
مصطفی ابراهیمی

بسم ربّ الشهداء والصدیقین

گام نخست : فهم توصیف قرآن کریم

با توجه به آیات 75 تا 82 سوره مبارکه واقعه در میابیم که

قرآن کریم : قرآن به طور مطلق کریم و محترم است و هم نزد خدا کریم و محترم است و هم بدین جهت کریم است که صفاتی پسندیده دارد و هم بدین جهت که سود رسان برای خلق است سودی که هیچ چیز جای آن را نمی گیرد چون مشتمل بر اصول معارفی است که سعادت دنیا و آخرت بشر را تضمین می کند

کتاب مکنون : قرآن محفوظ و مصون از هردگرگونی و تبدیل است

مسّ توسط مطهّرون : آن کتاب مکنون که قرآن در آن است از دسترس اغیار و ناپاکان محفوظ است و به جز پاکان کسی با آن مساس ندارد

نازل شده از جانب رب العالمین : قرآن کتابی است نازل شده از ناحیه خدا به سوی شما آن را نازل و در خور فهم شما کرد تا آن را بفهمید و تعقل کنید


با ارتباط دادن این چهار خصوصیت با سایر آیات سوره مبارکه واقعه می توان نقش قرآن را در رزق بودن برای انسان به صورت منفی و مثبت متوجه شد. همچنین می توان علت و سبب گروه بندی انسان ها با معیار قرآن دانی و عمل بر اساس قرآن بدیهی دانست


گام دوم : فهم توصیف قرآن حکیم

با توجه به آیات 1 تا 12 سوره مبارکه یاسین در میابیم که

کسی که به قران اتکا کند به حکمت دست میابد
قرآن همان حکمت پیامبر است که همیشه و به راحتی در اختیار بشر است تا از انذار ایشان بهره کافی و متناسب ببرند


گام سوم : فهم توصیف قرآن مجید

با توجه به آیات ابتدایی و انتهایی سوره (ق) در می یابیم که

اگر کسی به عظمت و مجد بودن قرآن نرسد قطعا مفاهیم آن را درک نخواهد کرد
با توجه به مضامین سوره ،مجد و شکوه قرآن باعث علو و برتری قاری و حامل آن خواهد شد
کسی که دارای علم قرآن است ولی به ان عمل نمی کند موجب ذلت و خواری خود و جامعه می شود
زیرا مخالف و یا بی تفاوت به قرآن فاقد مجد و شکوه است


گام چهارم : فهم توصیف قرآن مبین

با توجه به آیات ابتدایی و انتهایی سوره مبارکه حجر در می یابیم که

مبین به معنای روشنگر و واضح کننده است
با خواندن هر آیه قرآن باید بابی از علم به روی انسان گشوده شود
اگر کسی نتواند از مبین بودن قرآن بهره ببرد نه تنها از منفعت ذکر بودن آن حظی نمی برد بلکه باعث می شود رسول آن را مجنون بپندارد و یا آن را به نفع خود تفسیر کرده و قرآن را بخش بخش می کند


امیرحسین سرایی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۰۶
مصطفی ابراهیمی